I come to meet you God … And a I linger here
I seem to feel You very near.
A rustling leaf … a rolling slop…
Speaks to my heart of endless hope.
The sun just rising in the sky,
The waking birdlings as they fly,
The grass all wet with morning dew
Are telling me I've just met you!
And gently thus the day is born
And night gives way to breaking morn
And once again I've met you God
And worshiped on ' your holy sod'
For who can see the dawn break through
Without a glimpse of heaven and you!
- ارسال شده در : سه شنبه 29 مرداد 1392 ساعت: 12:27
+ تعداد بازديد : 1404 - دسته بندی ها : ادبی انگلیسی , ,
می پسندم 0 نمی پسندم 0
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
آمار مطالب
کل مطالب : 78
آمار کاربران
آمار بازدید
آمار
وب سایت:
.gif){kind=small}
- 1392/9/14
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .